تمرکز بر روند حل بحران داخلی
سرمقاله حقیقت همانگونه که بارها در دیالوگهای سیاسی اصطلاحات «حل بُعد خارجی» و «بُعد داخلی» قضیۀ افغانستان محل بحث بوده و برای این کار، تلاشهای فراوان سیاسی صورت گرفته است و بالاخره جهان (و بالأخص امریکا) به این نتیجۀ مهم رسید که راه نظامی گزینۀ صحیح برای پایان بخشیدن جنگ افغانستان نیست و هرچه بر […]
سرمقاله حقیقت
همانگونه که بارها در دیالوگهای سیاسی اصطلاحات «حل بُعد خارجی» و «بُعد داخلی» قضیۀ افغانستان محل بحث بوده و برای این کار، تلاشهای فراوان سیاسی صورت گرفته است و بالاخره جهان (و بالأخص امریکا) به این نتیجۀ مهم رسید که راه نظامی گزینۀ صحیح برای پایان بخشیدن جنگ افغانستان نیست و هرچه بر این گزینه تأکید بیشتر شود به همان مراتب، افغانها جسورتر، مقاومتر، محکمتر و بر داعیۀ دفاع از خاک و ارزشهای اسلامی و ملی خود مستحکمتر میشوند، لذا بهترین راه معقولانه همان بازگشت به گفتمان و دیالوگ سیاسی است و اینک جهان شاهد آن است که در میز مذاکره و دیپلماسی «امارت اسلامی» به نمایندگی از کافۀ ملت خود مسائل زیادی برای گفتن داشته و معقولانه و عادلانه خیر کشور و ملت خود را مطالبه میکنند، خوشبختانه به برکت «پیمان دوحه» روند حل بحران خارجی (باآنکه بارها از طرف مقابل پیمان تخطیهایی هم صورت گرفته) کموبیش خوب پیش میرود؛ لذا اکنون وقت آن فرارسیده که همه مخصوصاً خود افغانها بر روند حل بحران داخلی تمرکز نموده و اقدامات لازم را روی دست بگیرند.
طبیعی است در روند حل بحران خارجی چون طرف اصلی مناقشه و جنگ، آمریکاییها بود برای آن تمام مذاکرات و گفتگوها با آنها انجام گرفت و امارت اسلامی نمایندگی مطلوب از ملت عزیز خود را در آن مذاکرات به نحو احسن به منصۀ پیشرفت رسانید؛ به همان ترتیب طبعاً روند داخلی به افغانها بر میگردد که این روند اگر بیشتر از حل بحران خارجی پیچیده و دشوار نباشد بدون شک کمتر نیست، در روند داخلی بحث بر سر چوکی و امتیازات نیست بلکه در این روند باید راهحل اساسی برای ختم دائمی جنگ سنجیده شده، علل و عوامل جنگ تحقیق شده، مشکلات عمیق ناشی از جنگ بهطور اختصاصی ریشهیابی شده و خیرخواهانه گامهای قوی و استوار برای آینده کشور عزیز برداشته شود.
در روند داخلی باید بحث روی اهداف و قربانیهای بیش از چهار دهه جنگ خانمانسوز در افغانستان تحقیق صورت گرفته و اینکه واقعاً افغانها در این چهار دهه پر از خون و چالش به دنبال چه بوده و موانع رسیدن افغانها به آن امید دیرینه (پیاده شدن نظام مقدس اسلامی و عدالت اجتماعی) تفحص و تحقیق صحیح شده و برای حل معضله و بحران تلاش درست صورت بگیرد نه اینکه خداینخواسته با یک ساختار غیرعملی و خیالی هنوز هم بر چالشهای داخلی افزوده شود و برای مردم رنجدیدۀ افغانستان رنج و درد انعکاس داده شود؛ مطمئناً این مرحله از قضیۀ افغانستان دشواریهای زیادی به همراه داشته و امتحانات سختی پیش روی سیاسیون افغان خواهند بود اما هرچه باشد از ناممکنات نیست و افغانها با نگاه به آینده و وضعیت دردناک فعلی کشور خود میتوانند با درک و احترام متقابل، آیندهنگری دقیق و با در نظر داشت خیر و فلاح دنیوی و اخروی مردم و سرزمین خود به نتیجۀ مطلوب و ارزشی برسند.
البته این نکته قابلذکر است که این پندار، وقتی قابلپذیرش برای همه و به خیر سعادت دنیا و آخرت هموطنان عزیز ما خواهد بود که افغانهای بیطرف و خیرخواه، دلسوز و واقعبین با نیت صادقانه و درک مبارزه سالیان سال امارت اسلامی و قربانی بیمثال ملت عزیز ما در این دو دهه جنگ، کنار هم آمده و بهجای تحریک افکار و انگیزههای سیاسی و نفاق برانگیز، کاملاً خیرخواهانه با موضوع برخورد شده تا افغانها بتوانند به یک هدف مشترک که متضمن تمام آرزوهایی دیرینۀ هموطنان باشد دست پیدا کنند؛ به عبارتی از تمام آن جملات و عبارات که افغانها را از هم دور کرده و همینطور از همه آن تحرکات فیزیکی که به تاوان کلی افغانها میانجامد کاملاً پرهیز شده و خدانخواسته بهجای تحقق درخواستهای مشروع ملت خویش به فکر برآورده کردن درخواستهای نامشروع اجانب نباشند؛ و تمامی طرفها باید مثل امارت اسلامی، حریت واقعی، آزادگی، صداقت، سربلندی و احساس پاک و غرور ملی را برای کشور و آیندۀ خود ترسیم و تبارز بدهند.
نظر ولیږئ
ټولې لیدونه : 0د بیاکتنې په تمه : 0خپور شوی : 0