سرمقاله/امریکا بر دوراهی سرنوشت افغانستان
با توافق امریکا و امارت اسلامی در امضای «پیمان دوحه» (۱۰/۱۲/۱۳۹۸) در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اکنون نزدیک به یک سال گرچه کارشکنیهای زیادی در بخشهای رهایی زندانیان امارت اسلامی در موعود مشخص، حذف اسامی رهبران امارت اسلامی از لیست سیاه، رفع تعزیرات مالی و امنیتی و تداوم سلسلهٔ رهایی متباقی زندانیان امارت اسلامی […]
با توافق امریکا و امارت اسلامی در امضای «پیمان دوحه» (۱۰/۱۲/۱۳۹۸) در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اکنون نزدیک به یک سال گرچه کارشکنیهای زیادی در بخشهای رهایی زندانیان امارت اسلامی در موعود مشخص، حذف اسامی رهبران امارت اسلامی از لیست سیاه، رفع تعزیرات مالی و امنیتی و تداوم سلسلهٔ رهایی متباقی زندانیان امارت اسلامی از جانب آمریکاییها صورت گرفته؛ اما امارت اسلامی حسب وعدهای که در پیمان متعهد شده بود به تمام معاهدات خویش تا هماکنون باقی مانده مثل عدم حمله بر عساکر قوای خارجی، اجازه ندادن به کسی که از خاک افغانستان امریکا و متحدان آنها را تهدید کند، همچنین به خاطر بهبود در روند تطبیق توافقنامه کاهش حملات نسبت به سالهای قبل، رهایی اسرای جانب مقابل، به شمول کابل عدم حملات کلان فدایی بر مراکز دشمن و … با آنهم تأکید امارت اسلامی به مجاهدین خود، جانب آمریکایی و کشورهای ذیدخل در قضیهٔ جنگ افغانستان این است که «معاهدهٔ دوحه» و تداوم دیالوگ سیاسی و تلاش حل معضلهٔ افغانستان از راههای دیپلماتیک و سیاسی بیشتر به نفع آیندهٔ هر دو کشور (امریکا – افغانستان) بوده و نباید نتیجهٔ ماهها تلاش دیپلماتیک هیئتهای سیاسی و دستاورد تاریخی پیمان دوحه نادیده گرفته شده و باید بر همان منوال و طبق تعهدی که آمریکا به امارت اسلامی داده است عمل شود تا این بحران به شکل مسالمتآمیز حل گردیده و نیاز به افزایش حملات و تشدید جنگ دوباره پیدا نشود.
بعد از پیروزی جوبایدن و روی کار آمدن ادارهٔ جدید در امریکا (ادارهٔ کابل که از اول به صلح و گفتمان واقعی صداقت کامل نداشته و به دنبال بهانهجویی، اتلاف وقت و ایجاد شرایط جدید و کشیدن خطهای سرخ و زرد بوده و به ادارهٔ جدید امریکا خیلی امید بسته که بلکه معاهدهٔ دوحه را نقض یا به گمان آنها چنان بازبینی در آن صورت بگیرد که بقای اشرف غنی و حلقهٔ خاص در ارگ را چند صباحی بیشتر تضمین کند) زمزمههایی شنیده میشود که گویا جانب آمریکایی تمایل به خروج قوای خود طبق معاهدهٔ دوحه پس از ماه می سال جاری میلادی ندارد؛ یا اعلامیههای عاری از سند و واقعیت توسط وزارت خزانهداری یا پنتاگون نشر گردیده که گویا امارت اسلامی به چیزهایی که وعده داده بوده در پیمان دوحه پایبند نبوده و جدیداً به نام «گروه مطالعهٔ افغانستان» توسط کانگرس آن کشور گروهی مأموریت یافته تا پروسهٔ کامیاب مذاکرات امارت اسلامی و امریکا را سپوتاژ کند؛ اینهمه نوعی خوشبینی کاذب به تعداد معدود در ارگ کابل که خود را وکیل کل ملت زجردیدهٔ افغانستان در دنیا معرفی میکنند ایجاد کرده که از چند جهت موارد فوق حداقل برای امریکا مناسب نیست که تلاش پرچالش مذاکرات خود با امارت اسلامی را مورد چنان ارزیابی قرار بدهد که قربانی اهداف ناشیانه و منفعتطلبانه جنرالان شکستخورده آمریکایی و یا افراد چوکیطلب در کابل گردیده و دوباره ضمن خریدن یک تاوان کلان حیثیتی به خود «پیمان دوحه» را خواسته باشد به چالش بکشد.
امارت اسلامی بارها نشان داده و ثابت کرده که در میدان سیاسی و نظامی به فضل و مرحمت الله متعال و پشتیبانی ملت مبارز خود توانایی جابجایی جغرافیای سیاست در افغانستان را دارد و به سران امریکا معلوم است که معضلهٔ افغانستان همانطور که امارت اسلامی خیرخواهانه بارها اعلان کرده بهزور نظامی امریکا هرگز قابلحل نیست و تنها باید از طریق دیالوگ و گفتمان سیاسی عوامل و علل جنگ افغانستان مورد ارزیابی قرارگرفته و طبق واقعیتهای موجود تصمیم گرفته شود و هرگز نباید جنگ افغانستان به خواهش، سفارش و یا تداوم تجارت جنگی چند جنرال آمریکایی و یا خرید زمان برای قدرتنمایی ارگنشینان کابل -که ملت افغانستان سخت از آنها به ستوه آمده- جریان پیدا کند.
نیز از سابقهٔ سیاسی شخص «جوبایدن» معلوم است که بیشتر از آنکه خواهان خشونت باشد یک چهرهٔ سیاسی و اهل مذاکره است و بعید از سابقه وی است که شکار بلندپروازیهای جاهطلبانه و بی دستاورد نظامیان شکستخورده و ادارهٔ بیکفایت کابل شود؛ پس بهترین راه معقول برای ادارهٔ جدید امریکا این است که به تیم مذاکراتی سابق خود اعتماد و طبق تعهد دوحه عمل کند و از این دوراهی کلان که امروز در قضیهٔ افغانستان گیر مانده گزینهٔ معقول (گفتمان سیاسی) را بر گزینهٔ خشونت (تداوم جنگ و تشدید بحران) برگزیند.
نظر ولیږئ
ټولې لیدونه : 0د بیاکتنې په تمه : 0خپور شوی : 0