سادات چرخی
آیا هدف این جنگ و تلفات عساکر، پولیس و اربکی را که در برابر طالبان می‌جنگند، درک کرده‌اید؟ آیا منسوبین این ارگان‌ها مسیر جنگشان را می‌دانند؟ آیا سرنوشت دنیا و آخرت این اردو و پولیس تشخیص شده است؟ آیا مشخص می‌دانید که سکتورهای امنیتی در نهایت از بهر چه و کدام هدف کشته می‌دهند و جامعه کفری از برای چه چیز این ارگان‌ها را تجهیز و تمویل می‌کنند؟ و آیا خون‌های شان هدر نیست؟
این سوالاتی است که هنوز ذهن تعدادی از مردم مصروف آن است و پاسخشان را کاملاً نیافته‌اند؛ اما همه افراد امنیتی (اردو، پولیس، اربکی و امنیت) ظاهراً زیر شعار (خدا، وطن، وظیفه) جنبانده می‌شوند، درحالی‌که حقیقت کاملاً معکوس آن است و این حقیقت را سرقومندان اعلی قوای مسلح (اشرف غنی) در خطابه‌های متعدد و مستقیم به قومندانان و افسران این ارگان‌ها به‌وضوح کامل ابراز کرده است و هدف نهایی این قربانی و جان‌فشانی‌های ارگان‌های امنیتی را برملا نموده و جای تردیدی در توضیحات شان باقی نمانده و حقیقت نیز همین است.
اشرف غنی (به اصطلاح) سرقومندان اعلی قوای مسلح ارگ در خطاب به افسران، جنرالان و قومندانان اردو و پولیس به زبان‌های دری و پشتو به‌صراحت هدف این جنگ و قربانی‌های امنیتی را روشن ساخت و بیان کرد «بی له تاسی نه بین‌المللی امنیت په خطر کی دی» (امروز باید وضاحت واضح داشته باشیم از برکت شماست که نیویورک و واشنگتن مصون است و در آن بمب‌ها انفجار نمی‌کند این یک حقیقت است) در یک خطابه دیگرش، قوای امنیتی را چنین خطاب می‌کند «بی له تاسی نه بین‌المللی امنیت په خطر کی دی» (قوای پرافتخار امنیتی و دفاعی افغانستان مسئول امنیت جهانی هستند) «د تاسی له برکت نه دی چه نیویارگ او واشنگتن باندی حمله ندی شوی، په نیویارگ باندی بمونه ندی چودیلی»
اشرف غنی سرقومندان اعلی قوای امنیتی و دفاعی، در یک مصاحبه اختصاصی با شبکه تلویزیون طلوع، هدف این جنگ را چنین توضیح می‌دارد که از برکت قوای دفاعی و امنیتی افغانستان و مردم افغانستان امریکا مصون است، ما در مصٔونیت امریکا نقش کلان داشتیم و این وظیفه ماست یعنی به‌صراحت اعتراف می‌کند که وی برای امنیت امریکا توظیف شده و این ارگان‌ها برای حفظ جان و مال آمریکایی‌ها جان می‌بازند و می‌میرند.
حتی در پاسخ سؤال یک گرداننده تلویزیون طلوع که پرسید: آزاردهنده‌ترین ماده توافقنامه طالبان با امریکا برای شما کدام بود؟ او در پاسخ به‌صراحت گفت که برآمدن قوای بر اساس درخواست آنان (یعنی طالبان) نه بر اساس خواست شریک شان که ماستیم، این‌همه اعترافات آشکار، مسیر این جنگ و هدف این قربانی‌های افراد امنیتی را واضح می‌سازد که همه این کشته‌ها و تلفات نیروهای امنیتی و دفاعی از بهر رضای امریکا، مصٔونیت امریکا و امنیت نیویورک و واشنگتن است و بس.
از سوی دیگر به علاوه از این وضاحت (اشرف غنی) مساعدت‌های مالی، لوژستیکی و تسلیحاتی آمریکا و ناتو نیز بر وضاحت وی، عملاً مهر تأیید می‌گذارد و آن را ثابت می‌کند که ارگان‌های امنیتی و دفاعی از بهر آمال و اهداف آمریکایی‌ها و کشورهای صلیبی اروپایی جان می‌دهند و می‌میرند که معلومدار خون‌های شان هدر است.
همچنان معاون اشرف غنی در هر دو دوره قدرتش (سرور دانش) روز (دوشنبه، ۱۹ عقرب سال جاری)، در نشستی در کابل، به‌صراحت از رئیس‌جمهور جدید امریکا (جوبایدن) خواست که در مورد توافقنامه دوحه که در آن خروج کامل قوای اشغالگر، صراحت شده، بازنگری نمایند و این توافقنامه دوحه را مردود شمرد و حتی از قوای اشغالگر آمریکایی خواست تا در افغانستان بمانند و بیرون نشوند. علاوه بر اینکه رئیس اداره دست‌نشانده کابل و معاونینش واضح صراحت دارند که این قوای امنیتی و دفاعی ازبهر حفظ و امنیت جهانیان، نیویورک و واشنگتن استخدام‌شده‌اند، این صراحت‌ها و اهداف جنگی‌شان را به جهانیان نیز رسماً اعلام کرده‌اند و همه آن را می‌دانند.
لهذا این نیروهای به اصطلاح امنیتی و دفاعی زیرقوماندهٔ اشرفغنی در حقیقت برخلاف دین، وطن و مجاهدین آزادی‌بخش کشور می‌جنگند و غرض همین هدف سوق و اداره می‌شوند، تجهیز و تمویل می‌گردند و بالای این نیروها جز مزدور، اجیر، وطن‌فروش و لشکریان اجرتی دیگر نامی نمی‌توان اطلاق کرد و تاریخ بر آن نیز گواه خواهد بود.
قرآن کریم در آیت ۵۱ سوره المائده می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ.
ای اهل ایمان! یهود و نصاری را دوستان {سرپرستان، حامی، هم‌پیمان و حیلف} خود مگیرید، آنان سرپرستان و دوستان یکدیگرند [و تنها به روابط میان خود وفا دارند]؛ و هر کس از شما، یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود گیرد از زمره آنان است، بی‌تردید خدا گروه ستمکار را هدایت نمی‌کند.
مفسرین زیر این آیت کریمه تشریحاتی داشته‌اند که: خداوند می‌خواهد که مسيحيان و يهوديان را به دوستي نگيريد حتی امام احمد به اسناد صحیح روایت می‌کند که ابوموسی اشعري رضی‌الله‌عنه حاکم اصفهان، در زمان حضرت عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه ترجمان نصرانی را گرفت و عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه، ابوموسي اشعری را بدين دليل سرزنش کرد که چرا يک مسيحی را به خدمت گرفته و استخدام کافر را که نیازی به آن نیز دیده می‌شد اجازه نداد و به آيت فوق استدلال نمود که خداوند کفار را دشمن خوانده شما آنان را دوست مگیرید و آنان را ذلیل خوانده به آنان اکرام نکنید.
پس برای مسلمانان که استخدام کافر یعنی حصول خدمت از کافر {که این هم یک نوع عزت تلقی می‌شود} جایز نیست، پس چگونه جایز است که مسلمان زیر فرمان و سوق اداره کفار، آن‌هم برخلاف مسلمانان و مجاهدین آزادی‌بخش کشور قرار بگیرد و بجنگد و باز ادعا داشته باشد که کشته‌های شان شهید و خودشان هنوز هم مسلمان باقی هستند؟!
مفسرین می‌نویسند که در آیه متبرکه فوق واژه (اولیاء) جمع ولی است به معانی حامی، دوست، هم‌پیمان، سرپرست، قریب و … اطلاق می‌شود که این‌همه منهی عنه است که نباید مسلمان از کافر حمایت کند و یا با کافر در برابر مسلمانان یکدست و متحد شوند که چنین عمل در شریعت اسلام ارتداد و مخرج عن الملة شمرده می‌شود.
امام فخر رازی در تفسیرش زیر این آیه مبارکه نقل می‌کند که ابن عباس رضی الله عنهما می‌گوید که کسی اگر با کفار هم‌پیمان شود و برخلاف مسلمانان از کفار حمایت کند (کأنه مثلهم) گویا آن به‌مثل کافر هست.
در این مورد احادیث و نصوص متعددی قرآنی وجود دارد که مسلمانان را برحذر داشته است که از همکاری با کفار اجتناب کنند.
امروز تمام قوای دفاعی و امنیتی رژیم کابل برای مصونیت نیویورک و واشنگتن می‌جنگند و برعلاوه‌ای که حافظ امنیت جهانی هستند، در حقیقت مانع نظام خالص اسلامی نیز می‌باشند که چنین کردار ننگین، آنان را از اسلام دور می‌کند و خون‌هایشان هدر است و بنا بر نصوص شرعی حشر و حساب آنان در آخرت نیز یکجا با همین کفار متجاوز و اشغالگر صورت خواهد گرفت و با سرنوشت آنان دچار خواهند شد. خسرالدنیا والآخره و نعوذ من ذلک.