دمجلاتو دافغانستان اسلامي امارت وب سایت
مقالات تازه

نیرنگ غرب برای تسخیر مسلمانان؛ راه‌حل چیست؟

وحید روستایی

این عنوان برایم جالب به نظر می‌رسد و متیقینم که این نوشته توان ادای حقش را ندارد و می‌باید درباره‌اش با تفصیل، عمیق و مستند نوشت تا خواننده بی‌خبر آگاه و آگاه‌تر شود، ولی نظر به مقوله «مالا یدرک کله لا یترک کله» می‌خواهم چند کلمه پراکنده بنویسم تا باشد یا راهنما برای یک سرگشته گردد و یا هم محرک برای یک غافل و یا هم مشوق برای یک محرک؛ چون هر کلمه جایگاه و نقش خویش را در تأثیر آفرینی و تحریک دارد.

غرب با دانش مادی و تکنولوژی، مکاری و نیرنگ بازی، اخطار و تهدید و اخیراً جنگ و قتل و قتال و کشتار بی‌رحمانه بالای مسلمانان حاکم شده است.

غرب از جنس مسلمانان و هم‌زبان‌های آن‌ها را – که اکثراً آگاهی از علوم شرعی ندارند- آموزش داده، از خودساخته، با اسلام و نظامش مشکوک ساخته و بالای آن‌ها مسلط نموده است و این گروه چنان در عشق غرب و داشته‌های ظاهرفریبش مجذوب‌اند که برای حراست و حفاظت غرب و ارزش‌هایش از هیچ نوع ظلم و تعدی بالای مسلمانان دریغ نمی‌ورزند. باری یکی از بلندپایه‌ترین جنرالان نظام با شگفتی از غرب قصه می‌کرد و گفت: در غرب مردم با قاشق نان می‌خورند و ما نمی‌توانیم؟! او ادامه داد: «من چندین روز در امریکا بودم و در این مدت بوت‌هایم خاک‌آلود نشد و ضرورت به رنگ کردن نداشت». انسان به این سخنان بیندیشد عمق سخافت گفتار و جهالت این جنرال را می‌داند.

این مزدوران وجود غرب را در کشورهای اسلامی به تبرک می‌گیرند و بدون آن زندگی خویش را درخطر می‌دانند؛ چنانچه باری امرالله صالح معاون اشرف غنی رئیس اداره کابل در یکی از بیاناتش می‌گفت: «… شما به من نشان بدهید که در کدام کشور ترقی یافته غرب حضور نداشته؟». مطلبش این بود که موجودیت غرب باعث ترقی و پیشرفت آن کشور بوده و از دیگر کشورها می‌باشد، یعنی اگر غرب در یک کشور وجود نداشته باشد ترقی هم در آنجا چشمک نمی‌زند. یا للعجب!

این مزدوران چنان در حماقت خود مست‌اند که اکثراً نمی‌دانند که چه می‌گویند و چه چیز از زبانشان خارج می‌شود، آن‌ها نیروهای مجاهد منسوب به امارت اسلامی را جاهل خطاب می‌کنند و جهادشان را ناشی از جهلشان به دین و آموزه‌های آن می‌دانند. من خود شخصاً در یک ملاقات جنرال داود از جنرالان مشهور دور مابعد الامریکا در سمت شمال حضور داشتم. او برای ما با شور و جذبات سخن گفت و در ضمن سخنانش چنین گفت: «… شما ببینید همین کسانیکه علیه نظام می‌جنگند، این‌ها جاهل هستند، این‌ها علم ندارند، اگر علم می‌داشتند هیچ‌گاه علیه نظام نمی‌جنگیدند و کشور را خراب نمی‌ساختند…».

اظهارات مشابه تقریباً از تمام مسئولین اداره کابل در طی سال‌های دراز اشغال شنیده شده و هنوز هم می‌شود درحالی‌که نمازخواندن اشرف غنی و تلاوت امرالله صالح ثابت ساخت که واقعاً کی جاهل و کدام کسی عالم و دانشمند است؛ اما این قهقرا رفتن مزدوران برایشان مایه افتخار است و نمی‌دانند که در پرتگاه خواهند افتید.

این مثال‌ها بیانگر این است که غرب عقل‌های زیادی از جوانان مسلمان را به‌سوی خود هجرت داده و پروگرام خویش را در آن‌ها انستال/ نصب کرده است.

این جوانان پروگرام شده گاهی در لباس اشرف غنی ظاهر می‌شوند، گاهی در لباس مرتضوی پیش می‌آیند، گاهی در لباس کرزی مکاری می‌کنند، گاهی به رنگ عبدالله آرایش کرده در جامعه ظهور پیدا می‌کنند و گاهی در رنگ‌های دیگر.

رنگ‌های مختلف اما در همه‌شان همان یک پروگرام انستال/ نصب‌شده و مطابق آن حرکت می‌کنند. اگرچند بعضاً این پروگرام را آپدیت/ بروز می‌کنند و آپشن‌های به آن اضافه یا از آن کم می‌کنند.

جوانان مسلمان و داعیان حق باید قبل از همه این پروگرام شده‌ها را بشناسند تا در مسیر دعوت با سخنان رنگین و چهره‌های ظاهرفریبشان فریب نخورند، جوانان مسلمان باید آنهایی که با رنگ غرب رنگ‌شده‌اند، ظاهر و باطنشان در حال کرنش و خشوع به غرب است، تحرکاتشان و افعالشان منافع غربیان را خدمت می‌کند را درست تشخیص بدهند.

جوانان دعوتگر باید کتاب‌ها و رساله‌های چون کتاب/رساله «ردة لا أبا بكر لها» از ندوی رحمه‌الله را دریافت کرده بخوانند تا اندکی در مورد واقعیت امروزی بدانند. اگرچند دیگر تألیفات ندوی علیه‌الرحمه هم بیدارگرند.

غرب خواسته تا تبر را از جنس درخت دسته کرده و سپس به قطع کردن آن شروع کند و دقیقاً که چنین کرده است. اگر اندکی بیندیشیم غرب بدون سرمایه‌های کشورهای اسلامی به ماشینِ می‌ماند که مواد ندارد. آن‌ها مواد خام را از کشورهای اسلامی توسط مزدوران خود می‌دزدند سپس آن را باذوق خویش استفاده می‌کنند و تفاله‌هایش را منت‌کنان برای ما می‌فرستند تا قبل از استعمال شکر غرب را بکشیم.

برای برون‌رفت از این معضل بزرگ و این حالت اسفبار یگانه راه و یگانه روش گرفتن اسلحه و جهاد است. راه‌های دیگری در طی یک قرن به‌کرات و مرات تجربه شد که همه نتیجۀ جز ناکامی چیزی دیگری به بار نیاوردند.

غرب منتقدین مسلمان خویش را با کتاب و دلیل قناعت نمی‌دهد، بلکه با توپ و تانک و طیاره و زندان و زنجیر و گوانتانامو می‌خواهد آن‌ها را بفهماند و قناعت بدهد. خون‌هایی که در کشورهای اسلامی می‌ریزد و مسلمانانی که همه‌روزه توسط سلاح‌های غربی کشته می‌شوند همه به خاطر بقای نظام خون‌خوار و وحشتناک سرمایه‌داری است، سرمایه‌داری که جیب‌های میلیاردرهای غربی را خدمت می‌کند و توده‌های مردم را در پای آن‌ها به سجده درآورده است. چهرۀ اصلی خون‌خوار غرب در میدان‌های جنگ خوب‌تر ظاهر می‌شود تا در پشت تلویزیون‌ها و یا اوراق کتاب‌ها.

بیایید بیدار شویم!

اړوند نور مطالب او مجلې

مصاحبه مجله شریعت با محترم ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی

Habibullah Helal

آیا نظام کنونی ارگ‌نشینان اسلامی است؟

Habibullah Helal

ایمان استقامت می‌خواهد!

Habibullah Helal